ایستگاه نرسیدن وکوپه های نماندن

زنی کنار نرفتن وبغض گریه های رسیدن

خراش پنجه ی یک تار موی گریزان

به حنجر خفه گی-و ریل های هراسان

...

زنی وامانده از دردش-خروش پنجه ی گریه

دنده های نحیف-چرخ دنده های سکوت

سوزش میان دو پستان

مسیر ثابت مُرده

قطار-کوپه-اتوبان

و...انفجار زنی به ایستگاه زمستان

عسل(7.12.89)