ایستگاه نرسیدن وکوپه های نماندن
زنی کنار نرفتن وبغض گریه های رسیدن
خراش پنجه ی یک تار موی گریزان
به حنجر خفه گی-و ریل های هراسان
...
زنی وامانده از دردش-خروش پنجه ی گریه
دنده های نحیف-چرخ دنده های سکوت
سوزش میان دو پستان
مسیر ثابت مُرده
قطار-کوپه-اتوبان
و...انفجار زنی به ایستگاه زمستان
عسل(7.12.89)
+ نوشته شده در چهارشنبه هجدهم خرداد ۱۳۹۰ ساعت 21:56 توسط عسل
|