مادر گفت:
تا هزار بشمار
بهار می شود!
چند هزار هزارتا....
در کوچه ی دی
آدم برفی شدم.....
گناه نخستین
عطر سیب داری
و...درد هبوط
لب هایم به نامت آلوده است...!
عسل(۴.۷.۸۹)
+ نوشته شده در شنبه یکم آبان ۱۳۸۹ ساعت 22:15 توسط عسل
|